اینجانب احمد علی بابائی در تاریخ 23/8/1344 در تهران به دنیا آمدم. پس از گذراندن تحصیلات جدید تا دیپلم، در سال 1361 به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شدم. فضای آنجا که مملو از معنویت و ازخودگذشتگی و ایثار بود، مرا وارد مرحلۀ جدیدی در زندگی ام کرد. ازاین رو پس از بازگشت از جبهه در شهریور همان سال در تهران وارد حوزۀ علمیۀ حاج ملا محمدجعفر (مجتهدی) شدم و تا سال 1364 دروس مقدمات را فرا گرفتم. در این سالها روزهای پنج شنبه و جمعه نیز در درسهای باب حادی عشر و تبصرة المتعلمین علامه(ره) شرکت می کردم و از محضر استاد اخلاق حضرت آیة الله مجتهدی(ره) و عارف وارسته حضرت آیة الله حاج سید علیرضا قدوسی(ره) بهره های فراوانی بردم.
از ابتدای ماه رمضان سال 1364.ش به مدت چهل روز در کنار بارگاه ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) اقامت گزیدم و از محضر آیة الله آقا میرزا علی تنکابنی (فلسفی) بهره های اخلاقی فراوانی بردم. همچنین از محضر آیة الله آقا میرزا جواد تهرانی(ره) و آیة الله حاج شیخ حسنعلی مروارید(ره) استفاده کردم.
از سال تحصیلی 1364 وارد حوزۀ علمیۀ قم شدم و از محضر استاد طالقانی در ادبیات، استاد احمد امین شیرازی در فن معانی و بیان، استاد مهدی هادوی تهرانی در منطق«حاشیه ملاعبدالله» و درس" معالم الاصول " بهره جستم. همچنین در برخی دروس از محضر استاد ادیب، مدرّس افغانی(ره) استفاده کردم.
جلدین " اصول فقه" را نزد استاد هادوی و" شرح لمعتین" را در محضر آیة الله وجدانی فخر(ره) آموختم. در این سالها سعی من بر این بود که در هر درسی شرکت می کنم آن را بنویسم و به عنوان شرح و توضیح آن کتاب برای چاپ و نشر آماده نمایم.
از سوی دیگر، علاقه به مطالعه و تحقیق در یک موضوع خاص مرا بر آن داشت تا از کتابهای موجود در کتابخانه شخصی ام فهرست موضوعی مبسوطی تهیه کنم. از آنجا که قرآن، کتاب آسمانی ما مسلمانان، همۀ نیازهای امروز و فردای بشر را بیان کرده و خود کتاب بسیار جامعی در موضوعات مختلف است، تفسیر قرآن را انتخاب و برای سهولت و سرعت کار از " تفسیر نمونه" آغاز کردم. در میان راه به فکر افتادم تا این فهرست را به طور مستقل برای این تفسیر به چاپ برسانم. ازاین رو با نویسنده آن آیة الله مکارم شیرازی موضوع را در میان گذاردم که با استقبال ایشان روبه رو شدم. این کتاب در سال 1368 زیر عنوان" فهرست موضوعی تفسیر نمونه" به چاپ رسید و تاکنون بیست وچهار بار تجدید چاپ شده است.
بهترین دوران زندگی جوانی من همان روزهایی بود که تفسیر قرآن را برای تهیۀ فهرست موضوعات آن می خواندم. این توفیقی بود که یک دورۀ کامل تفسیر قرآن را مطالعه کنم. همین موضوع سبب شد که آیات روحبخش قرآن آرامش خاصی به من بخشید.
کتاب فرائد الاصول " رسائل" را نزد آیة الله حاج شیخ مصطفی اعتمادى، کتاب" مکاسب" وجلد اول" کفایة الاصول" را نزد آیة الله حاج شیخ احمد پایانی(ره) و جلد دوم " کفایة الاصول" را نزد آیة الله سید رسول موسوی تهرانی خواندم.
پس از چاپ " فهرست موضوعی تفسیر نمونه" این انگیزه در من بسیار قوی شد تا درسهایی را که در آن شرکت می کنم به طور مبسوط نوشته و سپس به عنوان شرح آن کتاب برای چاپ آماده کنم. ازاین رو هنگامی که در درس "مکاسب" شرکت می کردم، همۀ مطالب بیان شده از سوی استاد را از توضیحات خارج درس تا تطبیق عبارات می نوشتم.
در سال 1368 با پیشنهاد یکی از دوستان نوشته های " مکاسب محرمه" را در اختیار وی قرار دادم تا برای چاپ آماده کند. وی فقط سه جلد از آن را زیر عنوان " در کلاس درس مکاسب" منتشر کرد. سپس اطلاع یافتم یکی از هم درسی های سابق می خواهد شرح خیارات مکاسب را به چاپ برساند. در محضر استاد پایانی با وی قرار گذاشتیم شرح مکاسب محرمه و بیع را به طور مشترک منتشر سازیم؛ به این صورت که نوشته ها از من باشد و او با متن اصلى مطابقت دهد. متأسفانه او پس از آنکه دفاتر و نوشته ها را از من گرفت، مطالب را به سرقت برد و با فروش آن به یکی از ناشران، کار را به نام خود و زیر عنوان " در محضر شیخ انصارى" چاپ و منتشر و حقوق مادی و معنوی مرا ضایع کرد.
از سال 1370 در درس خارج اصول آیة الله مکارم شیرازی شرکت کردم و با تجربه ای که در تهیۀ " فهرست موضوعی تفسیر نمونه" داشتم، به ایشان پیشنهاد کردم"تفسیر نمونه" را خلاصه کنم. این کار زیر نظر ایشان به دست چهل تن از طلاب دورۀ اول رشتۀ تخصصی تفسیر در دست تهیه بود و به من فرمودند: شما مسئولیت جمع آوری مطالب را برعهده بگیرید. نوشته ها را تحویل گرفتم اما بیشتر آنها ناقص بودند و برخی جلدها اصلا کار نشده بود و متأسفانه در میان نوشته ها اغلاط املایی فراوانی یافت می شد. ازاین رو به هیچ عنوان قابل استفاده نبود و من پیشنهاد کردم این کار را خودم آغاز کنم. همان روز سورۀ حمد و چهل آیه از سورۀ بقره را خلاصه کردم؛ بدین ترتیب که آیات قرآن، سپس ترجمه و بعد شرح مختصری از آیه را آوردم و از تفاسیر، تفسیری که نویسنده آن را از میان اقوال مختلف پذیرفته بود درج می کردم. سرانجام پس از سه سال کار شبانه روزی این کتاب زیر عنوان" برگزیدۀ تفسیر نمونه" به جمع کتابهای قرآنی و تفسیر پیوست و بحمدالله از سوی همۀ اقشار جامعه مورد استقبال قرار گرفت. این کتاب هفدهمین چاپ خود را پشت سر گذاشت و در بسیاری از کلاسها که تفسیر قرآن جزء مواد درسی آنها بود، به عنوان کتاب و متن درسی انتخاب شد.
این رویکرد و استقبال مرا بر آن داشت تا بار دیگر "برگزیدۀ تفسیر نمونه" را مورد مداقه و تجدیدنظر قرار دهم؛ ازاین رو ترجمۀ آیات را مطابق آنچه به عنوان ترجمۀ قرآن از آیة الله مکارم منتشر شده اصلاح کردم و نیز شرح واژگان را به تفسیر آیات افزودم و اصلاحات فراوانی در متن اصلی کردم. این کتاب در سال 1392 چاپ بیست ونهم خود را پشت سر گذاشت.
ترجمۀ این کتاب به زبانهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت.
ترجمه به زبان انگلیسی را آقای منصور امینی در شش جلد و ترجمه به زبان ترکی آذری را آقای فائق ولی اوغلی به انجام رساند.
ترجمۀ عربی به دست اینجانب با بهره گیری از کتاب" الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل" که ترجمۀ تفسیر نمونه است تهیه شد و در پنج جلد زیر عنوان "مختصر الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل" در سال 1386 در اختیار علاقمندان قرار گرفت و هم زمان با ایران در لبنان نیز چاپ و منتشر شد.
از سال 1377 در درس خارج فقه حضرت آیة الله العظمی میرزا جوادآقا تبریزی(ره) نیز شرکت کردم و از خرمن فقاهت این عالم وارسته خوشه ها چیدم.
تا کنون ده ها کتاب را تصحیح و ویرایش و گاه بخشهایی از آنها را تدوین کرده ام که همگی به چاپ رسیده اند.
در سال 1390 حضرت آیة الله مکارم از اینجانب خواستند تا کتاب "پیام امام" را که برترین شرح و تفسیر نهج البلاغه است، مانند تفسیر نمونه تلخیص کنم. این کار را شروع کردم و تاکنون دو جلد آن آمادۀ چاپ شده و إن شاءالله در پنج جلد، به زودی به جمع تفاسیر نهج البلاغه خواهد پیوست.
امیدوارم تا زنده ام خداوند این توفیق را نصیبم کند که به مکتب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) خدمت کنم و شفاعت آن بزرگواران شامل حال من گردد.